لـبخنـــــــــد مــــــــــــــــاه
|
تنها یک شب دیگر زهرا در خانه علی مهمان است...تنها یک شب دیگر تا آسمانی شدن آسمانی ترین بشر باقیست... تنها یک شب دیگر تا پرواز پاره تن پیامبر باقیست...از فردا محرم های عالم آغاز میشوند...
و فاطمیه نقطه آغاز است برای اولاد علی(ع)...آغاز تنهایی و بی یاوری علی...مظلومیت حسن...غربت حسین...و غمهای زینب...
آری ؛فرزندان فاطمه...تاب بیاورید...زین پس مزدهای رسالت جدتان یکی یکی ادا میشوند....امانت های خداوند ،یکی یکی بازگردانده میشوند.....
.
.
.
.
دیگر توان نوشتن ندارم مادر جان؛ ببخشید...اینروزها کم طاقت شده ام...حتی با شنیدن نامت ب غ ض امانم نمیدهد...با هرکلمه از روضه شهادتت، یک جرعه بغض مینوشم و بعد آرام زمزمه میکنم:«امان از دل زینب»
قاصدک نوشت1: اللهم صلّ علی فاطمة و ابیها وَ بَعلها و بَنیها ....
قاصدک نوشت2:دلم وجب به وجب؛ خاک بقیع میخواهد....